پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده

ساخت وبلاگ

چه زمانی مشاوره زناشویی لازم است

پیش از اینکه بخواهید به فکر پیدا کردن یک مشاور خانواده باشید خوب است به این پرسش پاسخ بدهید که آیا واقعا نیاز به مشاوره دارید؟ ‏

اگر در ارتباط موثر با هم مشکل دارید مشاوره زناشویی لازم است

هر رابطه‌ای بر مبنای یک ارتباط موثر شکل می‌گیرد. این مساله ساده‌ای است که در هر شکلی از رابطه باید وجود داشته باشد وگرنه بی‌معناست که آن را رابطه بخوانید. اگر شما و طرف مقابل نمی‌توانید یک گفتگوی ساده بدون تنش را شکل بدهید، از هر تماس و ارتباطی گریزان هستید، ترجیح می‌دهید سکوت کنید، واکنش نشان ندهید و یا اظهار نظر نکنید بدون شک مشکل مهمی در این رابطه وجود دارد.

به هر دلیلی ممکن است شما در چنین وضعیتی قرار گرفته باشید و این دلیل هر چه باشد، مهم است و یک چالش به حساب می‌آید. این مساله باید مطرح شود و مشاور خوب می‌تواند کمک بزرگی برای برقراری یک ارتباط موثر به شما بکند.‏

اگر به جدایی فکر می‌کنید مشاوره لازم است

ممکن است به مرحله‌ای رسیده باشید که جدایی را راه حل مناسبی برای حل مشکلات‌تان بدانید. درست است که جدایی راه حل مناسبی برای مشکلات شدید، پیچیده و شرایط خطرناک است. اما پیش از اقدام به جدایی لازم است که این مسائل را با یک مشاور مطرح کنید.

مشاور می‌تواند شک و تردید شما را درباره این تصمیم رفع کند. علاوه بر این واقعا ضروری است که بدانید علت و ریشه مشکلات‌تان چه چیزی است. در غیر این صورت هیچ بعید نیست که دوباره رابطه‌ای را با همان کیفیت رابطه قبلی شروع کنید.‏

اگر مشکلات ناشی از اختلالات روانی هستند

شما یا شریک زندگی‌تان ممکن است دچار اختلالی روحی و روانی باشید؛ از انواع افسردگی‌ها تا شکل‌های بسیار شدید اختلالات وسواسی و فکری دیگر. در این شرایط شما برای حفظ رابطه، حل مشکلات و یا تصمیم برای جدایی نیاز به مشاور یا روان‌شناس دارید.

علاوه بر اینکه شما نیاز به درمان و یافتن راه‌حل برای کنترل وضعیت روحی خودتان دارید باید روش‌های سازگاری با این وضعیت را در یک رابطه جدی نیز بلد باشید. این واقعا دشوار است که شریک زندگی‌تان در مرزهای تعادل روانی حرکت نکند و یا خودتان نتوانید وضعیت روحی‌تان را کنترل کنید.‏

اگر اعتماد کافی ندارید

ترس از رابطه، وقتی که همیشه احساس می‌کنید طرف مقابل به‌اندازه کافی دوست‌تان ندارد، متعهد نیست و همراهی‌تان نمی‌کند می‌تواند اساس رابطه شما را با طرف مقابل زیر سوال ببرد. اگر نمی‌توانید دلیلی منطقی برای این احساس بی‌اعتمادی پیدا کنید و در عین حال متوجه تاثیرات مخرب آن بر رابطه هستید خوب است از یک مشاور کمک بگیرید.

بی‌اعتمادی شما ممکن است شدید و ناشی از نوعی اختلال شکاکیت باشد و یا به تجربه‌های قبلی‌تان مرتبط باشد. در هر صورت این مساله‌ای نیست که بتوانید به مرور زمان با آن کنار بیایید. این وضعیت در یک رابطه طولانی ویرانگر است.‏

اگر می‌خواهید تعارض‌ها رفع شوند

اگر مشکلاتی وجود دارند که به کل رابطه آسیب نمی‌زنند اما هرگز نتوانسته‌اید با طرف مقابل به یک توافق درست برسید و در عین حال نمی‌توانید آن را حذف کنید مشاوره راه حل خوبی برای یافتن یک راه‌حل یا سازگاری است. او ممکن است به شما راهکارهایی برای حل تعارض‌ها پیشنهاد بدهد.‏

اگر همیشه ناراضی هستید

اگر از آن دسته آدم‌هایی هستید که هیچ چیز در رابطه راضی‌تان نمی‌کند، شکل رابطه را درست نمی‌دانید و احساس مثبتی به آن ندارید پیش از ترک رابطه‌ای که شما را ناامید کرده است از مشاور یا روان‌شناس کمک بگیرید. در گفتگو با یک مشاور یا روان‌شناس می‌توانید دلیل نارضایتی‌های درونی‌تان را پیدا کنید. با بیان احساسات فروخورده‌ای که اغلب نارضایتی کلی از زندگی ایجاد می‌کنند شاید بتوانید مساله را حل کنید.‏

اگر در روابط جنسی مشکل دارید

اگر این رابطه رضایت جنسی برایتان ایجاد نمی‌کند و به طور کلی درگیر یکی از مشکلات جنسی در رابطه هستید برای یافتن راه حل به یک مشاور مراجعه کنید. آگاهی کم و محدود از شکل روابط جنسی و مشکلات آن یکی از چالش‌های روابط زناشویی است. سکوت درباره این مساله، انکار یا تلاش برای سازگاری با مشکل بدون اینکه قدمی برای حل آن برداشته شود به رابطه آسیب می‌زند. شاید لازم باشد در چند جلسه گفتگو با یک مشاور نیازهای خودتان را مطرح کنید، مشکلات، ترس‌ها و ضعف‌ها را بیان کنید و به درک تازه‌ای از این مساله برسید.‏

برای بهبود رابطه

مشاور خانواده فقط برای حل مشکلات زناشویی نیست. گاهی لازم است برای بالا بردن کیفیت رابطه‌ای که در آن هستید از مشاور کمک بگیرید.

یادتان باشد که کمک از مشاور برای رفع هر مشکل یا مساله‌ای فقط زمانی واقعا موثر است که با توافق و مشارکت هر دونفر انجام شود. هر کدام از شما باید مسئولانه، صادقانه و با برداشتی آزاد در این مشاوره‌ها شرکت کند، در غیر این صورت از مشاور برای ایجاد تحول در زندگی‌تان هیچ انتظاری نداشته باشید.‏

منبع: روزنامه اطلاعات / بازنشر : سایت سلامت نیوز

گرداوری از : سایت تنظیم خانواده

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 226 تاريخ : چهارشنبه 29 ارديبهشت 1395 ساعت: 11:41

زنان از چه مردانی تحریک می شوند

مردان تحریک کننده، ، آیا دوست دارید همسرتان را به یکی از این قهرمانان تبدیل کنید؟ اگه دوست دارید سعی کنید جزء این ۲۰ مرد باشید تا ببینید که همسر شما توان رد کردن و پس زدن جنسی شما را ندارد!

این مردان تحریک کننده زنان هستند

۱- مردهایی که به آرامی و با ملایمت عشق ورزی میکنند، آقایونی که به سرعت میروند سراغ شورت خانمشان و عمل دخول را شروع میکنند و فوری و باعجله میخواهند کار را تمام کنند به این نکته دقت کنند که اگر شعله های جنسی خانمشان را به آرامی روشن کنند این شعله ها تا مدت بیشتری روشن خواهند ماند.

" پیامبر اکرم(ص)، کافی ج 5 ص 508 "

هنگام در آمیختن با همسر خویش ،یکدیگر را ببویید ،ببوسید ،عشق بازی کنید و با سخنان محبت امیز ،عشق را به او پیش کش کنید .

۲- مردهایی که در بستر نیز با همسرشان صحبت میکنند (آقایونی که نمیخواهند احساساتشان را با کلمات عاشقانه در حین رابطه بیان کنند، به این نکته دقت کنند که بیان احساسات عاشقانه در قبل، هنگام و بعد از رابطه به زن احساس محبوبیت و امنیت میدهد، احساسی که همسرتان را به وزیری محبوب در دربار شما تبدیل خواهد کرد)

۳- مردهایی که در بوسیدن مهارت دارند (هر بوسه عاشقانه که بر لبان همسرتان میزنید میتواند به مانند پیامی پرقدرت بر قلب همسرتان فرود می آید و اورا شعله ور سازد، این جمله را هرگز فراموش نکنید)

۴- مردهایی که با چشمان خود به همسرشان نشان میدهند اورا دوست دارند و به او عشق می ورزند (این را بدانید که ارتباط چشمی بین دو نفر نیرومند ترین و موثرترین ارتباطات است که پیامدش فعال شدن چرخه های دیگر بدن هر دو طرف است، پس با نگاهی عاشقانه به همسرتان احساس محبوبیت بدهید و از مزایای این ارتباط لذت ببرید)

۵- مردهایی که لباس های همسرشان را به آرامی در می آوردند

۶- مردهایی که در تحریک کردن همسرشان به وسیله لمس کردن مهارت دارند (زنها در پروسه آمادگی برای رابطه نیاز دارند که با نوازش و لمس آرام، آماده دخول و عملیات جنسی شوند، این نکته را هم به داشته هایتان اضافه کنید)

۷- مردهایی که با موهای همسرشان بازی میکنند

۸- مردهایی که از معاشقه  با همسرشان لذت میبرند (خیلی ساده است هنگامی که معاشقه بکنید و احساساتتان را به بیرون تراوش کنید این خود مهمترین جذب کننده برای همسرتان است)

۹- مردهایی که عشق خود را در بیرون از اتاق خواب نیز به همسرشان نشان می دهند و او را به احساس و باور محبوبیت وادار می کنند (یک «دوستت دارم» ، یک شاخه گل ، یک اس ام اس عاشقانه و یک تک زنگ نیم روزی که به همسرتان احساس محبوبیت بدهد ، میتواند در شب هنگام به طوفانی عشقی تبدیل شود، باور نمیکنید، فردا صبح امتحان کنید)

۱۰- مردانی که می دانند چگونه بدن زنانه و موئث همسرشان را ارضاء کنند.

۱۱- مردهایی که میدانند چگونه همسرشان را به لحاظ جنسی فریبا و دلنشین کنند.

۱۲- مردهایی که پیش از عشق ورزی خود را به لحاظ فیزیکی و جسمانی آماده میکنند. (کارهایی ماننده خوشبو کردن دهان، ازاله موهای زائد، عطر زدن و دوش گرفتن و … میتوانند برای آماده کردن جسمی شما موثر باشند)

۱۳- مردهایی که به همسرشان احساس زیبا بودن می دهند. (اینجا یک راز را بهتون میگم ، هنگامی که یک زن احساس بکند که برای شما زیبا است، مثل توپ میترکه! از من گفتن)

۱۴- مردهایی که از ماساژ دادن به همسر خود لذت میبرند.  زبان عشق لمس کردن است، دستهای شما زایده هایی فیزیکی نیستند بلکه فرستده هایی قوی اند که نیروی جنسی شما را منتقل میکنند، با نوازشی عاشقانه معنای واقعی این جمله را درک کنید)

۱۵- مردهایی که عاشق در آغوش گرفتن همسرشان هستند.

۱۶- مردهایی که دستهای همسر خود را در دست میگیرند و آن را نوازش میکنند.

۱۷- مردهایی که پس از گذشت سالیان همچنان مانند روزهای اول آشنایی شان با همسر خود رفتار میکنند.  آهان این نکته ماله کهنه کاراست، رفقا با تجربه دقت کنند که اگه اجازه ندهید همسرتان برایتان عادی شود و نگاهتان همان نگاه اول باشد، این طوفان عشقی تبدیل به امواجی پایدار خواهد شد که ضامن پایداری رابطه تان در تمام زندگی باقی مانده خواهد شد)

۱۸- مردهایی که به همسرشان نشان میدهند که او تنها زن زندگی آنهاست و به او احساس و باور «خاص بودن» میدهند.

۱۹- مردهایی که همسرشان را دوست دارند و به او عشق میورزند.

۲۰- مردهایی که چنین باور دارند عشق همسرشان تحمل تمامی سختی های زندگی را برای آنها سهل و آسان و حتی از بین می برند.

گرداروی از : سایت تنظیم خانواده

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 210 تاريخ : شنبه 25 ارديبهشت 1395 ساعت: 2:15

خشونت شکل افراطی پرخاشگرانه است که احتمالا باعث آسیب مشخص به فرد قربانی می‌شود

از آن‌جا که خشونت بدنی ساده‌ترین نوع خشونت است تا امروز هم اکثر محققان در این زمینه کار می‌کنند. تعاریف اولیه‌ای که برای خشونت ارایه شدند نیز بیشتر در رابطه با خشونت بدنی است.


تعریف خشونت و انواع آن:


از آن‌جا که خشونت بدنی ساده‌ترین نوع خشونت است تا امروز هم اکثر محققان در این زمینه کار می‌کنند. تعاریف اولیه‌ای که برای خشونت ارایه شدند نیز بیشتر در رابطه با خشونت بدنی است. گلز و استراوس دو پژوهشگری که سال‌ها در زمینه خشونت خانگی فعالیت کرده‌اند، خشونت را به‌عنوان رفتاری با قصد و نیت آشکار یا رفتاری با قصد و نیت پوشیده اما قابل‌درک جهت واردکردن آسیب بدنی به فرد دیگر تعریف کرده‌اند. مگارژی محققی دیگر در زمینه خشونت است. تعریف او انواع دیگر خشونت را نیز در بر می‌گیرد. او از خشونت به‌عنوان شکل افراطی پرخاشگرانه نام می‌برد که احتمالا باعث آسیب مشخص به فرد قربانی می‌شود.

بررسی مقدمات خشونت خانوادگی


اعزازی، جامعه‌شناس؛ خشونت را این‌گونه تعریف می‌کند: وقتي شخصي درون خانواده مقتدر است و از اين اقتدار- از هر نوعي كه مي‌خواهد باشد- بدني، اجتماعي يا اقتصادي- درجهت پيشبرد اميال خود، بدون توجه به تمايل ديگري استفاده مي‌كند، اين كار خشونت است. فكر مي‌كنم كه اين تعريف بسيار گسترده است و انواع خشونت را دربر مي‌گيرد.

عوامل موثر بر بروز خشونت

١- زمینه خانوادگی:


خشم‌های کنترل نشده ناشی از عوامل ارثی، ناراحتی‌های عاطفی، نداشتن الگوهای مناسب یا ترکیبی از همه اینهاست.

٢- عوامل روانپزشکی و روانشناختی:


یورگمن، روانکاو سوئدی در توضیح علت اعمال خشونت در تمامی خانواده‌ها بر نقش عوامل فردی تأکید می‌کند؛ او نشان می‌دهد در خانواده‌هایی که اعضای آن خود در معرض خشونت قرار گرفته‌اند، احتمال بروز خشونت یا تن دادن به آن به مراتب بیشتر است. همچنین در میان شخصیت‌های پرخاشگر و خودشیفته نیز احتمال بروز خشونت بیشتر است.

پرایس، معتقد است که سبک پرخاشگری کاملا متناسب با نوع شخصیت افراد است، حال آن‌که گروهی دیگر مانند گیلبرت (١٩٨٩) استدلال می‌کنند که سبک پرخاشگری به نوع شخصیت خاصی بستگی ندارد، بلکه توصیفی عام است که بین انواع شخصیت‌ها ازجمله شخصیت خودشیفته و شخصیت خوداجتماعی یافت می‌شود، تمرکز کلیدی بر تجربه حیات به‌عنوان منازعه‌ای رقابت‌آمیز، بدگمانی نسبت به دیگران، ناچیزشمردن نیازهای دیگران و آمادگی برای پرخاشگری یا تهدید در موقعیت منازعه ازجمله باورها و خصوصیاتی است و عدم مقابله با آن می‌کند. خجالت نیز ازجمله موضوعاتی که آسیب‌پذیری از حیث آن از همان ابتدای زندگی آغاز شده و در سراسر دوره زندگی به صورت فعال عمل می‌کند.

خجالت نه‌تنها به‌عنوان عامل محرکه خشونت بلکه به مثابه عامل اصلی بروز بسیاری از اشکال دیگر رفتار مطرح است، خجالت ارتباط نزدیکی با موضوع رتبه و مقام تجربه و ترس از ناتوانی دارد. خشونت در موقعیت‌های ناشی از خجالت درصورتی‌که فرد کارآیی آن را احساس کند(یعنی می‌تواند برنده شود) و همدلی برای قربانی مانع او نشود، می‌تواند توسط وی صورت گیرد. برخی درمان‌کنندگان منشأ بسیاری از کشمکش‌ها در ازدواج‌های ناسازگار را خجالت می‌دانند.

حسادت از ناحیه مرد اگر احساس کمیاب و زودگذر نباشد، شرایط خطرزایی را برای زن ایجاد می‌کند. مردی که عزت‌نفس کمی دارد، سایر مردها را دزد و راهزن می‌بیند و به همین دلیل ممکن است در مقام آزار و مجازات کسی برآید که برای او ارزش قایل است. مسلما بسیاری از این عوامل حالت ناخودآگاه دارند و رفتار ناشی از آن بسیار غیرمنطقی است.

٣- عوامل اجتماعی:


صرف‌نظر از خصوصیات فردی، شرایط اجتماعی افراد نیز در کاهش یا افزایش خشونت موثر است. برای مثال، فشارهای روانی و تنش‌های حاصل از آن یا بحران‌های اقتصادی- اجتماعی خطر بروز خشونت را افزایش می‌دهد.

صرف‌نظر از خصوصیات فردی، شرایط اجتماعی افراد نیز در کاهش یا افزایش خشونت موثر است

٤- اقتصاد و ساختارهای اقتصادی:


این امر به طرق مختلف به اعمال خشونت منجر می‌شود. در بررسی‌های گذشته محققان به این نتیجه رسیدند که مشکلات اشتغال و مسائل مالی به ایجاد خشونت در خانواده کمک می‌کند. انتظارات زنان و مردان از اشتغال نقش شوهر به‌عنوان یک تأمین کننده، اهمیت موفقیت‌های شغلی و رضایت خاطر از درآمد خانواده می‌تواند بر بروز خشونت در روابط میان زن و شوهر تأثیر تعیین‌کننده داشته باشد که به تبع آن زنان و فرزندان آنها تحت‌تأثیر قرار می‌گیرند. در بسیاری از مواقع نیز انتظارات خانواده با سطح درآمد آن همخوانی ندارد در فاصله سال‌های ٧٥-١٩٧٠ به دلیل وجود بحران‌های شغلی در اقتصاد منازعات خانوادگی به مقدار زیاد بالا گرفت. به‌طورکلی با افزایش بیکاری میزان خشونت میان زن و شوهر افزایش می‌یابد.

مردان بیکار در مقایسه با مردانی که کار پاره وقت دارند و در مقایسه با مردان شاغل خشونت بیشتری در خانواده اعمال می‌کنند، مردانی که نمی‌توانند شغلی به دست آورند، ممکن است به تلافی سرخوردگی و ناکامی انسان در جامعه، بر تربیت‌شان نسبت به اعضای خانواده تاثیرگذار باشد. اگر زن و شوهر نقش تقسیم کار سنتی را پذیرفته باشند، اگر شوهر نان‌آور خانواده و زن مسئول امور خانه باشد، اشتغال زن ممکن است نقش مردان را به مخاطره بیندازد، از سوی دیگر، زنانی که مسئولیت سنتی در قبال موفقیت ازدواج‌شان را پذیرا شده‌اند، وقتی ازدواجشان به خشونت می‌کشد به احتمال زیاد احساس گناه می‌کنند.

با نگاهي به پرونده‌هاي خشونت‌هاي خانوادگي مي‌توان يك نقطه مشترك را مشاهده كرد؛ عامل اقتصادي كه درحال‌حاضر از علل مهم خشونت و پرخاشگري در خانواده است. والدين كه براي تأمين مخارج خود بعضا در دو شيفت كار مي‌كنند و هرگز نمي‌توانند آرام و خونسرد، مهربان و صميمي باشند و كارشناسان مسائل اجتماعي بيكاري را نيز جزو نخستین و مهم‌ترين آسيب‌هاي اجتماعي كشور عنوان مي‌كنند كه خود عامل اصلي پرخاشگري نيز محسوب مي‌شود.

٥- آداب‌ورسوم  و سنت‌ها:


عملکرد سنتی بازتابی است از ارزش‌ها و عقاید اعضای یک اجتماع که اغلب چندین نسل را دربر می‌گیرد. طبق اظهارات مخصوص کمیسیون حقوق بشر، اعمال منسوب از جهات مختلف مانند اعمالی که مربوط به نابرابری‌های قدرتی عمیقا ریشه‌دار در جامعه می‌شوند اغلب ارتکاب خشونت بر زنان و کودکان را تشکیل می‌دهند. پیروی کورکورانه از این اعمال و عدم پیگیری قوی درمورد علت وجود چنین عملکردهایی کمبود اطلاعات و آموزش در نواحی بسیاری که چنین عملکردهایی در آنها حکمفرماست و همچنین عدم برخورد حکومت با این اعمال رایج و سنتی همگی اعمالی هستند که در تداوم و بقای عملکردهای سنتی که امروزه سلامتی زنان و کودکان را در آفریقا و آسیا به خطر می‌اندازد، موثر هستند.

باید تأکید کرد که همه آداب و رسوم‌ و سنت‌ها در جهت عدم حفظ حقوق زنان نیستند و اعمالی خاص در حقیقت حقوق و شخصیت زنان را ارتقا می‌بخشد و از آنها دفاع می‌کند. با این وجود نمی‌توان آن دسته از اعمال را که شکل‌های مشخصی از اعمال خشونت را تشکیل می‌دهند بر پایه زمینه‌های سنتی و فرهنگی توجیه کرد. مثلا تهیه جهیزیه که خانواده عروس موظف به پرداخت آن هستند. در هند به‌طور متوسط روزانه ٥ زن به علت درگیری‌های مرتبط با جهیزیه توسط شوهر یا خانواده شوهر سوزانده می‌شوند و البته بسیاری موارد هرگز گزارش نمی‌شود.

٦- رسانه‌های گروهی نیز با نشان دادن خشونت از عوامل تقویت‌کننده خشونت هستند.


از آن‌جايي كه تلويزيون به‌عنوان تنها سرگرمي در دسترس خانواده‌ها همواره حضور دارد شايسته است كه خانواده‌ها نكته‌هاي زير را رعايت کنند:

- برنامه‌هاي مشخصي را تعقيب كنند كه عاري از خشونت باشد.

- براي جايگزيني تلويزيون از وسايل موردعلاقه كودكان مثل پازل، بازي‌هاي فكري، مداد شمعي، مداد رنگي، كاغذ، كتاب و مجلات استفاده کنند.

- تمام رسانه‌هاي حاوي خشونت را نفي کرده و اين اصل را به‌عنوان قانون خانوادگي بپذيرند كه در خانه جايي براي خشونت وجود ندارد چه در فيلم‌هاي ويدیويي، چه در بازي‌هاي رایانه‌ای،  براي فعاليت‌هاي روزانه برنامه‌ريزي كرده و كودكان را به انجام فعاليت‌هاي ديگر تشويق كنند و به گروه‌هاي مخالف نمايش خشونت در تلويزيون بپيوندند. چون امروزه استفاده از شيوه‌هاي خشونت‌آميز در رسانه‌هاي گروهي به امري بديهي تبديل شده و خشونت عريان از طريق تلويزيون، سينما و رايانه به نمايش گذاشته مي‌شود به طوري كه در بازي‌هاي رايانه‌اي، فرد به تعداد آدم‌هايي كه به قتل مي‌رساند امتياز كسب مي‌كند. اين خود باعث نهادينه‌شدن خشونت در نظام شخصيتي- رفتاري افراد مي‌شود.

٧- مشکلات نقش‌ها:


عواملی چون تحصیلات، گسترش ارتباطات، رسانه‌های گروهی و... انتظار افراد خانواده آنها را از نقش یکدیگر متحول ساخته است. هرگاه در این مجموعه به هم پیوسته نقش‌های اجتماعی (خانواده) طرفین نتوانند انتظارات همدیگر را برآورده سازند، ناسازگاری پدید می‌آید و شدت و وسعت این ناسازگاری به تعداد انتظارات و میزان درونی بودن آنها بستگی دارد. افراد در مواجهه با ناسازگاری چند استراتژی پیش‌رو دارند، عده‌ای به سرکوب انتظارات خود پرداخته و از ارضای آنها چشم می‌پوشند. عده‌ای دیگر با توسل به شیوه‌های مختلف در مورد برآورده ساختن انتظارات خود بر می‌آیند. در این میان گروهی با استفاده از شیوه‌های اقناعی تا حدودی از انتظارات خود کاسته و به نوعی با یکدیگر به تفاهم دست می‌یابند، عده‌ای دیگر با استفاده از شیوه‌هایی که غالبا صیغه آمرانه دارند، دیگری را مجبور به برآورده ساختن انتظارات خود می‌کنند. جلوه‌های این نوع اخیر مواجهه بیشتر خود را در قالب خشونت می‌نمایاند.

منبع: روزنامه شهروند

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 214 تاريخ : پنجشنبه 23 ارديبهشت 1395 ساعت: 3:29

علائم رضایت جنسی در مردان و زنان

نشانه رضایت جنسی در زنان و مردان

داشتن رابطه جنسی منظم با همسر، می تواند برای افراد یک امتیاز مهم محسوب شود. خیلی از زوج ها ممکن است با خود بیندیشند که این موضوع آنقدرها هم بزرگ و بااهمیت نیست؛ اما از نظر روان شناسان و درمان گران خانواده، داشتن رابطه جنسی رضایت بخش در زندگی زناشویی، بسیار مورد توجه است و به فرد احساس عزت نفس و مهم بودن می دهد؛ همچنین برای سلامتی عمومیِ جامعه نیز بسیار سودمند و موثر می باشد.

رابطه جنسی می تواند سیستم ایمنی بدن را تقویت کند و حس توانایی و باروری را به افراد انتقال دهد؛ علاوه در آن باعث افزایش طول عمر، کاهش افسردگی و ایجاد شادکامی می شود؛ اما سوال این است که چگونه می توانیم تشخیص دهیم که ما جزو افرادی هستیم که رابطه جنسی رضایت بخشی دارند؟ همچنین چگونه می توانیم رضایت مان را از این رابطه افزایش دهیم؟

تحقیقات انجام شده در جوامع مختلف نشان داده است اغلب افراد خود را از زندگی جنسی شان راضی نشان می دهند؛ در صورتی که در واقعیت این طور نیست. اغلب مردم ممکن است از زندگی جنسی خود طبیعتا راضی باشند؛ زیرا یک رابطه جنسی با خود نشاط و لذت به همراه دارد؛ اما زمانی که در مورد کیفیت رابطه و سلایق جنسی شان، سوال می شود، پاسخ های نامربوطی می دهند.بیشترین میزان رضایت جنسی، در زوجین جوانی که تازه وارد رابطه شده اند و کمترین آن در زوجینی که رابطه جنسی طولانی مدت داشته اند گزارش شده است. مردان در مقایسه با زنان، رضایت جنسی بیشتری را ابراز می کنند. یافته دیگر این است که اغلب افراد، تقاضایی برای داشتن دفعات بیشتر رابطه جنسی دارند.

شاخص های رضایت جنسی در مردان و زنان


رضایت جنسی دو جزء اصلی دارد: 1. جسمی، 2. عاطفی و هیجانی.

1- بعد جسمی؛


بسیاری از منابع علمی از دو شاخص برای بعد جسمی و فیزیک یاد می کنند: فراوانیِ نزدیکی جنسی و رسیدن به ارگاسم؛ به این معنی که هرچه تعداد رابطه های جنسی زن و شوهر در یک دوره زمانی، مثلا یک ماه یا یک هفته، بیشتر باشد؛ و هرچه میزان رسیدن به اوج لذت جنسی یا ارگاسم بیشتر باشد، زوجین رابطه رضایت بخش تری خواهندداشت.

2- بعد عاطفی و هیجانی؛


در بعد عاطفی و هیجانی بر اهمیت احساس ها و هیجان های مثبت، در حین و بعد از رابطه، به خصوص ایجاد شادی تاکید می شود؛ همچنین داشتن گفت و گویی خصوصی و صمیمانه درباره میزان علایق و انتظارات طرفین از رابطه، در بعد عاطفی و هیجانی گنجانده می شود.

این دو جزء اصلی، به نسبت در زنان و مردان از اهمیت متفاوتی برخوردار است. اغلب مردان بعد جسمی رضایت جنسی را در یک رابطه جستجو می کنند؛ آنان در پاسخ به سوال آیا از رابطه جنسی خود رضایت دارید؟ صریحا پاسخ مثبت می دهند. این قضیه در بسیاری از زنان در بعد عاطفی در هیجانی پررنگ تر جلوه می کند؛ بدین صورت که در کنار ارضای جسمی و وقوع مراحل آن، از ابتدا تا انتهای رابطه جنسی به دنبال دریافت احساس هیجان، صمیمیت و ارضای روانی در رابطه هستند. چه بسا در برخی موارد بدون ارضای جسمی، رضایت جنسی از رابطه نیز وجود خواهدداشت.

در روابط کوتاه مدت و یک شبه که بیشتر با هدف لذت جویی یا بقای نسل صورت می گیرد، تاکید بر روی رابطه بدنی و جسمی است. باید توجه داشته باشید اگر خواهان یک رابطه بلندمدت با همسرتان هستید، نمی توانید صرفا به برقراری یک رابطه جسمی بسنده کنید. مطمئن باشید فقط به صرف رفع نیاز جنسی نمی توانید زندگی شیرین و خوبی را تجربه کنید.

در برخی موارد با کاهش میل جنسی در زوجین رو به رو می شویم که نقش بسزایی در کاهش رضایت از رابطه جنسی دارد. متخصصان عقیده دارند عوامل مختلف جسمی و روانی بر این موضوع تاثیرگذار می باشند.

رابطه جنسی می تواند سیستم ایمنی بدن را تقویت کند

عوامل موثر بر نارضایتی جنسی


1- استرس: ممکن است شما از آن افرادی باشید که با وجود داشتن استرس، بسیاری از کارها را به خوبی انجام می دهند؛ اما باید بدانید تمایلات جنسی مانند کارهای دیگر نیست. برای اینکه میزان استرس خود را تحت کنترل داشته باشید، شیوه های مهار استرس را بیاموزید یا از توصیه های یک مشاور یا پزشک استفاده کنید.

2- مشکل در روابط: مشکلات حل نشده در رابطه زن و شوهر یکی از شایع ترین کُشنده های میل جنسی محسوب می شود. برای زنان، نزدیکیِ عاطفی یک جزء اصلی در میل جنسی است. اختلاف پنهانی و نارضایتی بیان نشده، اشکال در برقراری ارتباط، خیانت کردن به اعتماد همسر و سایر موانعِ رابطه صمیمی، می  تواند میل جنسی را از بین ببرد.

3- الکل و مواد مخدر: الکل می تواند باعث خاموش شدن میل جنسی شما و گاه همسرتان شود. در مورد مصرف مواد مخدر و محرک نیز این قضیه صادق است.

4- کم خوابی: اگر میل جنسی تان را از دست داده اید، شاید به این دلیل است که خیلی زود از خواب برمی خیزید یا خیلی دیر به تختخواب می روید؛ ممکن است دچار بی خوابی یا قطع تنفس حین خواب شده باشید. این قبیل مشکلات مربوط به خواب، می تواند میل جنسی را مختل کند. کم خوابیدن به خستگی و فرسودگی منجر می شود و خستگی، میل جنسی را از بین می برد.

5- داروها: داروها به طور قابل توجهی ممکن است میل جنسی را از بین ببرد. از جمله داروهای کاهش دهنده میل جنسی، می توان به داروهای ضدافسردگی، داروهای ضدفشار خون، داروهای آنتی هیستامین (ضدحساسیت)، برخی داروهای ضدبارداری خوراکی، داروهای شیمی درمانی و غیره اشاره کرد.

6- تصویر ذهنی از بدن: اگر به دلیل عدم رضایت از تصویر بدنی تان (مثلا شرمندگی از اضافه وزن)، عزت نفس تان جریحه دار شده است، ممکن است احساس جذابیت جنسی تان را از دست بدهید. اگر همسرتان دچار این احساسات است، با اطمینان بخشیدن در موارد جذابیت اش، می توانید به او کمک کنید.

7- اختلال نعوظ: اختلال نعوظی "ED” نوعی از اختلال جنسی می باشد که مسبب کاهش میل جنسی است. مردانی که مبتلا به اختلال نعوظی هستند، در مورد کارکرد جنسی خود نگران هستند و این نگرانی دائمی، به صورت ثانوی ممکن است بر میل جنسی آنها تاثیری منفی بگذارد.

8- یائسگی: حدود نیمی از زنان زمان یائسه شدن شان (قطع قاعدگی) دچار کاهش میل جنسی می شوند. خانمی که سنش رو به افزایش است و نگران کاهش میل جنسی اش است، باید به بهبود کیفیت روابط با همسر، تصویر مثبت ذهنی از بدن و افزایش عزت نفس، داروهای مصرفی و سلامت جسم اش توجه بیشتری داشته باشد.

9- نبود صمیمیت: آمیزش جنسی بدون صمیمیت، میل جنسی را از بین می برد. صمیمیت تنها کلمه کلیدی برای انجام فعالیت جنسی نیست. اگر زندگی جنسی شما سرد شده است، سعی کنید زمان بیشتری را برای ایجاد صمیمیت غیرجنسی در همراهی با همسرتان مصرف  کنید. با همسرتان صحبت کنید، با پیامک با او در تماس باشید، او را در آغوش بگیرید و به او  ابراز احساسات کنید. هنگامی که صمیمیت میل شما و همسرتان بیشتر شود، میل جنسی تان هم باز می گردد.

منبع: ماهنامه دایره / بازنشر: بیتوته

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 184 تاريخ : چهارشنبه 22 ارديبهشت 1395 ساعت: 7:29

رمز موفقیت در انتخاب همسر

براستی رمز موفقیت در انتخاب همسر چیست

ملاک‌های مهم را در اولویت قرار دهید

این روزها بسیاری از دختران و پسران و حتی خانواده‌هایشان، ملاک‌های اصلی و اولیه‌ای را که لازمه سعادت و خوشبختی یک جوان است کاملا از یاد برده‌اند و متفق‌القول با یکدیگر، ظواهر را معیار مهمی برای یک انتخاب موفق قلمداد می‌کنند، کما بیش دیده و شنیده‌ایم چه دختران و پسران خوب و اهل زندگی که از فیلتر ظواهر موفق به عبور نشده‌اند و اندر خم اولین کوچه انتخاب درجا می‌زنند. سلامت روانی، رفتاری، جسمی و دینی از مهم‌ترین ملاک‌هایی است که باید در اولویت قرار بگیرد و معیارهایی چون شغل مناسب، وسع مالی، تحصیلات و همچنین سلایق و ویژگی‌های شخصی چون تناسب اندام، چاقی و لاغری، رنگ پوست، چشم رنگی و مشکی و... از معیارهای اختصاصی‌تری هستند که فقط در چارچوب آن ملاک‌های اصلی معنا و مفهوم می‌یابد، یادتان باشد این ملاک‌ها مکمل یکدیگر بوده و در صورت نبود تناسب میان آنها، سعادت زندگی مشترک آینده فرد در هاله‌ای از ابهام قرار خواهد گرفت.

عجله کار شیطان است

درست است سن‌تان بالا رفته و احساس می‌کنید برای ازدواج خیلی دیر شده یا ممکن است از حرف و حدیث اطرافیانتان به ستوه آمده باشید یا آن که دوست داشته باشید سریع‌تر آخرین آرزوی پدر و مادرتان را ـ که دیدن شما در لباس عروسی و دامادی است برآورده کنید و... اما هیچ کدام از آنها، هرگز دلایل موجه و پسندیده‌ای نیست که بخواهید بی‌گدار به آب بزنید، توجه به هریک از این موارد در جایگاه خاص خویش بسیار ارزنده است، اما به شرطی که شما را وادار به انتخاب عجولانه و نسنجیده نکند. در هر انتخابی، وقتی در شرایط اضطرار و عجله قرار بگیریم، بی‌تردید احتمال خطا کردن چند برابر می‌شود حال زمانی که این انتخاب به بزرگی انتخاب شریک و همسفر زندگی باشد، حساسیت آن چند برابر بیشتر است. با توجه به این مهم، اگر هم‌اکنون در مرحله انتخاب هستید و بابت آن احساس تنش و نگرانی می‌کنید و سریع‌تر می‌خواهید به پایان خط این روزهای سخت برسید، گوش به زنگ باشید که خطر بیخ گوشتان است، برای مدتی کوتاه هم شده دست نگه دارید تا به آرامش لازمه دست یابید، سعادت زندگی آینده شما ارزش آن را دارد که در کمال امنیت خاطر و به دور از تنش راجع به انتخاب‌تان دقیق‌تر و عمیق‌تر اندیشه کنید. اگر از جانب کسانی تحت فشار هستید، در کمال احترام به آنها بگویید: «چند روزی لازم است در این باره تفکر کنید و متمایل هستید خلوتی با خود داشته باشید تا بتوانید به تصمیم نهایی برسید و دوست دارید در این زمان، صحبتی در این زمینه از آنها نشنوید، چه‌بسا به خاطر سخنان آنان احساس اجبار و نگرانی می‌کنید و نمی‌توانید تصمیم قاطعانه‌ای بگیرید.»

شناخت را کامل کنید

معمولا امروزه جوانان ترجیح می‌دهند با کسی که قرار ازدواج گذاشته‌اند، ارتباط بیشتری داشته باشند تا بتوانند به شناخت بیشتر و عمیق‌تری دست یابند و معمولا نیز ارتباطاتشان را محدود به ارتباط تلفنی، کافی شاپ و رستوران رفتن‌های آخر هفته می‌کنند، این در حالی است که این روش از شناخت، عاری از مشکل نیست. شناخت به سبک یاد شده، شناخت کاملا ناقصی است که تنها شما را از بُعد «کافی‌شاپ» یا به عبارتی بُعد «تفریحی» آن فرد آشنا می‌کند که حتی باعث می‌شود شخصیت مجازی آن فرد بیش از شخصیت حقیقی‌اش نمایان و جلوه‌گر شود و بی‌گمان این حد از شناخت ناکافی است و برای تصمیم مهمی چون ازدواج کافی نیست. به خاطر داشته باشید، احتمال شکست در ازدواجی که براساس شناخت کافی صورت نگیرد، بسیار بالاست، یادتان باشد ازدواج به معنای حال و هوای دو نفره نیست بلکه ازدواج با یک فرد، ازدواج با کل وجود آن فرد و با همه ابعاد زندگی‌اش یعنی، خانواده، گذشته، آینده، افکار، اخلاق و همچنین جسم اوست، پس برای شناخت کامل‌تر لازم است با همه ابعاد وجودی فرد و در شرایط و موقعیت‌های مختلف با خود واقعی و حقیقی آن فرد روبه‌رو شده باشیم.

تفاوت‌های شخصیتی خانمانسوز است

معمولا افراد به دنبال کسانی برای ازدواج هستند که بتوانند با قرار گرفتن در کنار آن شخص، کامل شوند. گاه حتی اغراق در این امر می‌کنند و دوست دارند بدون آن که کوچک‌ترین تغییری در خود ایجاد کنند، یک شبه ره صد ساله بپیمایند. از سوی دیگر، برخی از جوانان به اشتباه تصور می‌کنند برای داشتن یک زندگی موفق و شاد و به دور از یکنواختی باید فردی را به همسری برگزینند که ایشان خصوصیات و شخصیتی کاملا متفاوت نسبت به آنها داشته باشد تنها به این دلیل که خلقیات متفاوت دو فرد است که باعث می‌شود دو نفر کامل‌کننده یکدیگر باشند. مثلا فرد گوشه‌گیر و خجالتی در جستجوی همسری است که روابط اجتماعی بالایی دارد یا فردی متعهد و پایبند است.

اما باید بگوییم این طرز فکر کاملا اشتباه و خانمانسوز است. هم‌کفو بودن و همتایی دختر و پسر ازجمله عوامل و بحث‌های مهم در ازدواج موفق است چه بسا اگر زوجین به لحاظ فرهنگی، خانوادگی، اقتصادی، دینی و... همتای یکدیگر نباشند، در واقع دختر در یک سر طیف و پسر در سر دیگر آن قرار گیرد، بی تردید احتمال تعارضات و اختلافات زناشویی از همان نخستین روزهای آشنایی و ازدواج افزایش می‌یابد. ناگفته نماند تعارضات در بالاترین سطح تشابهات هم قابل مشاهده است و حضور حداقلی از آن به طور نسبی در هر زندگی وجود دارد، اما به طور حتم باید گفت هم سطح‌بودن تا حدود زیادی مانع از شدت آن می‌شود. خطرناک‌ترین ازدواج‌ها، وصلت افراد درونگرا با برونگرا یا افراد باثبات با افراد بی‌ثبات و برانگیخته و تکانه‌ای است. تلاش کنید در هر یک از معیارهای انتخاب، پایه اصلی ویژگی‌های مورد نظر را در حد وسط طیف قرار دهید، بی‌تردید قرار گرفتن هر دو فرد در میانه یک مولفه، باعث می‌شود عاقبت آن ازدواج خوب شود، از قدیم گفته‌اند نه به‌آن شوری و نه به آن بی‌نمکی، پس حواستان باشد چاشنی زندگی‌تان را به بهترین شکل ممکن میزان کنید.

مراقب ظواهر فریبنده باشید

پرستیژ و موقعیت اجتماعی ازجمله مواردی است که احتمال خطا را در انتخاب همسر بشدت بالا می‌برد. عناوین و موقعیت‌های خاص و بسیار چشمگیر براحتی می‌تواند سایر خصوصیات فرد مقابل را تحت تاثیر قرار داده و به عبارتی چشم را به روی بسیاری از چیزها نابینا کند، چه‌بسا بسیاری از دختران و پسران مرتکب این خطا شده‌اند و بعدها هم از ازدواج خود ابراز پشیمانی و ندامت کرده‌اند. حواستان باشد هرگز فریب پرستیژ و موقعیت اجتماعی ویژه فرد مقابل‌تان را نخورید، زیرا در این صورت مجبور خواهید بود، با موقعیت طرف مقابل ازدواج کنید اما با «خود واقعی» او زیر یک سقف بروید. اگر در چنین شرایطی هستید، توصیه می‌کنیم فرد مورد نظرتان را بدون شغل و آن موقعیت خاصی که شما را مجذوب خود کرده است، تصور کنید: آیا هم‌اکنون نیز او را می‌پسندید و ایشان را انسان موجه و قابل قبولی می‌دانید که می‌توانید همگام با یکدیگر، مسیر خوشبختی را بپیمایید؟ چه ویژگی‌های مهم و برتری دارد که شما مجذوب آن شده‌اید؟

عشق، کور و کرتان نکند

برخی از جوانان در دوران آشنایی، متوجه شباهت‌هایی در شخصیت، خلقیات و فرهنگ یکدیگر می‌شوند و همین اصل را ملاکی برای انتخاب عاقلانه و ازدواج موفق‌شان قلمداد می‌کنند، در حالی که با ورود به زندگی مشترک، دقیقا با کمرنگ شدن و گاه حتی با محو شدن تفاهمات، تضادها و تفاوت‌ها قد علم می‌کند. عشق و علاقه افراطی ازجمله عواملی است که مانند یک فیلتر عمل کرده و ساز‌وکار شناختی هر دو طرف یا یکی از طرفین را تحریف می‌کند، اگر چه گاهی نیز عشق و علاقه افراطی، شباهت خیالی نیز می‌سازد. مثلا، ممکن است قبل از ازدواج، پسری به دختری بگوید: «من زیاد اهل معاشرت‌های خانوادگی نیستم، اما شاید بتوانم بعد از ازدواج، رفت و آمد کنم» و دختر در چنین فضای عاطفی و محبت‌آمیز، فقط به فرض این که پسر به دلیل علاقه زیاد، قصد دارد در رویه خود تجدیدنظر کند، مساله را جدی نگرفته و حل آن مساله را به آینده و به مدد عشق و محبت موکول کند، قطعا در زندگی مشترک، همین مساله به‌صورت یک مشکل حاد در زندگی مطرح خواهد شد.

به امید اصلاح پیش نروید

به امید تغییر دادن فرد مقابل، هرگز تن به ازدواج ندهید، چه بسا بسیاری از دختران و پسران در طول زندگی مشترک، به کرات چوب این باور اشتباهشان را خورده‌اند. بهتر است این حقیقت را بپذیرید که فرد مقابل شما یک انسان است و انسان هم موجودی انتخاب‌گر است که تلاش می‌کند با توجه به باورها و عقاید خویش در زندگی‌اش دست به گزینش بزند، از سوی دیگر، هر فردی در شرایط فرهنگی، خانوادگی و اجتماعی منحصربه‌فرد خویش رشد و پرورش یافته است که نه‌تنها عمری را با آن سلایق و باورهای شخصی و خانوادگی زندگی کرده بلکه تا حدود زیادی به‌ آن گونه ممکن نیز شکل گرفته است، پس تغییر دادن همسر و شکل دادن آن به‌گونه دلخواه، اندیشه‌ای خام است که برخی از افراد به آن باور دارند. بهتر است بپذیرید انتخاب در ازدواج اینک و اکنون است به این معنا که قبل از ازدواج آنچه را که از شخصیت، رفتار، اخلاق، خانواده، فرهنگ، مذهب و... طرف مقابل می‌بینید باید به همان میزانی که هست بپذیرید و بدانید که باید با همین شرایط وارد زندگی مشترک شوید و در این مقوله نیز هرگز نباید به امید یک هوای تازه تر باشید، این که با خود فکر کنید با عشق و محبت می‌توانید رفتار نامطلوب فرد مقابل‌تان را ترک دهید، چادری و نمازخوانش کنید و... خیال باطلی بیش نیست. اگر چه شاید چند صباحی بتوانید با گذشت و عشق و محبت، برخی از رفتارها و عقایدش را تغییر دهید، اما به یقین بپذیرید «هر که باز جوید روزگار وصل خویش». این حقیقت را بپذیرید اگر کاری با میل و اراده خود فرد انجام نشود، با زور و اجبار، محبت و صمیمیت هم نمی‌توان راه به جایی برد. با این اوصاف، شایسته است همسری را انتخاب کنید که پیش از ازدواج بتوانید تمامیت وجود او، رفتار‌ها و عقایدش را بپذیرید و هرگز به فکر تغییر او نباشید، اگر چه بعد از ازدواج اندکی تغییر در زن و شوهر به وجود می‌آید، اما بی‌گمان این تغییرات یا در اثر آمیختگی روح، روان و جسم دو فرد است یا بر اثر همنشینی و یادگیری‌های خودآگاه و ناخودآگاه است. یادتان باشد ایجاد تغییرات شگرف و پایدار در شخصیت و منش دیگری، اندکی دور از ذهن و امری محال است

مقاله از :نسرین صفری

منبع: چاردیواری ضمیمه روزنامه جام جم

بازنشر:سلامت نیوز

گرداوری و تنظیم از : سایت تنظیم خانواده

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 293 تاريخ : يکشنبه 19 ارديبهشت 1395 ساعت: 6:02

چرا همسرم خیانت میکند

تاثیر خیانت در زندگی زناشویی،دلایل خیانت همسر

در ارتباط همسران، خیانت به این معنا می باشد که یکی از طرفین تعهدش را به دیگری از دست داده و فرد دیگری را به عنوان همسر و یا جایگزین برای همسر، انتخاب می کند. خیانت یعنی پیمان شکنی مخفیانه و در ارتباط همسران، خیانت به حالتی گفته می شود که یکی از زوجین بدون اطلاع دیگری با فرد دیگری ارتباط احساسی و جنسی را برقرار می کند.


انواع مختلف خیانت

1- خیانت جنسی
2- خیانت احساسی و عاطفی
3- خیانت ارتباطی
در خیانت جنسی، هیچ گونه عاطفه و هیجان احساسی مثبت بین طرفین وجود ندارد و فرد فقط به دلیل برقراری ارتباط جنسی با فرد دیگری ارتباط برقرار می کند. در این حالت تنها زمانی که با او همبستر شود و ارتباط جنسی داشته باشد، ارضاء می شود.
در خیانت احساسی و عاطفی، رابطه احساسی و عاطفی عمیقی بین دو نفر شکل میگیرد. یعنی یکی از طرفین ازدواج علاقمند به فرد دیگری به غیر از همسر خودش می شود و ترجیح میدهد با او وقت بگذراند، صحبت کند، درد و دل کند و کم کم به این نتیجه می رسد که بیشتر اوقاتش را با او سپری کند تا با همسرش.
در خیانت ارتباطی، فرد تصمیم می گیرد با فرد دیگری به غیر از همسرش، از طریق اینترنت و چت کردن، گفت و گو و مبادله اطلاعات و همچنین رد و بدل کردن عکس و مشخصات بپردازد. در این حالت فرستادن عکس هایی که جنبه جنسی دارند بیشتر وجود دارد.
تفاوت خیانت مردان و زنان

خیانت در مردان به این حالت است که در ابتدا بیشتر به دلیل تامین نیازهای جسمی صورت می گیرد و بعد کم کم ارتباط عاطفی شکل می گیرد. ولی در زنان خیانت به این صورت است که زن ابتدا وابسته ی عاطفی یک فرد دیگری به غیر از همسر خودش می شود. یعنی زنان اول بیشتر درگیری هیجانی پیدا می کنند بعد درگیری جنسی و این حالت در مردان بر عکس می باشد.


چه دلیلی برای رابطه پنهانی وجود دارد؟

خونسردی خود را حفظ کنید و از تصمیم گیری سریع خودداری کنید تا با منطق خاصی بتوانید انتخاب کنید که چه کاری را می خواهید انجام دهید

دلایل زیادی برای رخ دادن خیانت وجود دارد. برخی از افراد تنها به دلیل برقراری ارتباط جنسی جدید روی به روابط پنهانی می آورند. در واقع این افراد تمایل دارند که ارتباط جنسی را با آدم ها مختلف امتحان کنند و تفاوت ها را بررسی کنند.


دلیل دیگری که می تواند منجر به خیانت بشود این است که هنگامی که زن و یا مرد، در زندگی زناشویی خود، نمی توانند صمیمیت را حس کنند، در بیرون از زندگی متاهلی خود دنبال آن صمیمیت می روند.
دلیل دیگر خیانت، عدم تامین نیازهای روانی طرفین ازدواج است. اگر همسران نیازهای روانی یکدیگر را نشناسند، در واقع ممکن است غیر مستقیم به همسرشان کمک کرده باشند که به دنبال روابط پنهانی خودش برود.
مهم ترین نیازهای روانی مردان، اعتماد، تشکر و تحسین و همراه و همگامی زن در زمانی است که مرد به غار تنهایی فرو می رود.
مهم ترین نیازهای روانی زنان، محبت و تعلق پذیری، تحسین و تشکر از همراه بودن در سختی های زندگی است.
دیدن فیلم های پرنو و فیلم هایی که روابط جنسی را به آسانی و راحتی نمایش می دهند، میزان و احتمال ابتلا به خیانت را بالا می برد.
برخی مواقع به دلیل این که همسران مهارت های برقراری ارتباط زناشویی را نمی دانند ممکن است به تنش های مداوم و پی در پی برخورد کنند و قادر به حل کردن آن ها نیستند. در این حالت ممکن است همسران به فکر تامین آرامش و آسایش در خارج از زندگی متاهلی خودشان باشند.
سندرم آشیانه خالی نیز می تواند عاملی برای رخ دادن خیانت همسران باشد. آشیانه خالی به زمانی گفته می شود که زوج ها فرزنددار شده اند و فرزندانشان ازدواج کرده اند. این زوج ها در این زمان به فکر انتقام گرفتن از همسرشان هستند تا سال هایی را که به خاطر فرزندانشان در کنار همسرشان زندگی کرده اند را فراموش کنند در واقع به فکر انتقام از همسرشان می افتند.
اختلالات جنسی نیز می تواند باعث ایجاد خیانت بشوند. این نکته را بدانید که اختلالات و انحرافات جنسی قابل حل و درمان هستند.


تاثیر فیلم های ضد ارزش ایرانی بر خیانت همسران

برخی از سریال هایی را که افراد انتخاب می کنند تا اوقات فراغت خود را با آنها پر کنند، ممکن است فیلم هایی ضد ارزش ایرانی باشند. این فیلم ها می توانند تاثیرات منفی زیادی از جمله خیانت همسران را در بر داشته باشند. به صورت کلی اهداف ساختن آنها در خارج از کشور ما، از بین بردن بنیان خانواده های ایرانی- اسلامی می باشد. البته شاید افراد با دیدن این سریال ها تاثیر منفی آن را در کوتاه مدت متوجه نشوند، ولی قطع به یقین حضور این گونه سریال ها به مرور زمان تاثیرات منفی خود را بر زندگی افراد می گذارد. یکی از مفاهیمی را که این گونه سریال ها از خود ایفا می کنند این است که انسان ها یک بار به دنیا می آیند و فقط یک بار زندگی می کنند پس به هر قیمتی که شده است باید تمام خواسته های نا به جا و غلط خود برسند. تاثیر منفی دیگر، حرمت شکنی اعضاء یک خانواده به یکدیگر است. حرمت های بین والدین و فرزندان و حرمت های بین زن و شوهر ها به مرور زمان و با دیدن این سریال ها شکسته می شود و از بین می رود و حتی می تواند به برقراری ارتباطات نامشروع و خیانت های همسران به یکدیگر بشوند. یکی از دلایلی که منجر به ایجاد خیانت های همسران می شود این است که در این گونه فیلم ها زن و شوهرهایی حضور دارند که گریم شده هستند و همیشه لباس های آراسته و مرتب بر تن دارند و ممکن است بسیار جذاب باشند همین امر موجب می شود که زنان و مردان، آن هنرپیشه ها را با همسران خود مقایسه کنند و دیگر او را جذاب ندانند پس در نتیجه خیانت همسران رخ می دهد.


تاثیر خیانت بر ارتباط با همسر

در خیانت جنسی، هیچ گونه عاطفه و هیجان احساسی مثبت بین طرفین وجود ندارد و فرد فقط به دلیل برقراری ارتباط جنسی با فرد دیگری ارتباط برقرار می کند

وقتی یکی از زوجین به همسرش خیانت کند می تواند پیامدهای منفی زیادی را در زندگی متاهلی خود به بار بیاورد. اولین و مهم ترین این پیامدها، از بین رفتن اعتماد در زندگی مشترک این افراد است. زنان و یا مردانی که قربانی خیانت همسرانشان شده اند، تبدیل به آدم هایی می شوند که به هیچ کس و هیچ چیزی نمی توانند اعتماد کنند و مداوم شک و بد بینی را در ارتباط با همسرشان نشان می دهند.


راهکار برای جلوگیری از روابط پنهانی همسران

اولین و مهم ترین کاری که می تواند در جلوگیری از خیانت موثر باشد این است که همسران مهارت های برقراری ارتباط موثر را آموزش ببینند و سعی کنند تحت همان چهارچوب با یکدیگر ارتباط داشته باشند.


راهکار بعدی، توجه به نیازهای روانی- جنسی طرف مقابلتان است. سعی کنید نسبت به جنسیت همسرتان کنجکاو شدید و سطح آگاهی خودتان را در این زمینه بالا ببرید.
سعی کنید از دیدن فیلم های پرنو خودداری کنید. زیرا دیدن صحنه هایی که در واقعیت نمی توان انجام داد، شما را در برابر همسرتان ناتوان جلوه می دهد و به دلیل اینکه شما قادر به تامین آن نوع نیاز خاص نیستید، همسرتان به طرف فرد دیگری جذب می شود.

استفاده از مشاوره های دوره ای نیز می تواند در جلوگیری از خیانت موثر باشد. تمام زوج ها در زندگی شخصی خود قطعا به مشکلاتی بر خورد می کنند. بهتر است طی زمان های مشخصی به یک مشاور برای کمک در حل مشکلاتتان رجوع کنید. هنگامی که تعارض همسران کمتر باشد، میزان خیانت نیز پایین می آید.


قدرشناس باشید. وقتی همسران در تمام کارهای مربوط به زندگی متاهلی قدرشناسی را انجام میدهند در واقع دیدن محبت همسرشان را نشان می دهند و به همسرشان می فهمانند که متوجه انجام کار خوبش شده اند. قدرشناسی کردن، دل های همسران را به هم نزدیک می کند.
سعی کنید نسبت به همسرتان پذیرش بی قید و شرط داشته باشید. یعنی او را همان طور که هست بپذیرید و میل به تغییر دادنش نداشته باشید.
نکته آخر این که سعی کنید در ارتباطتان با همسرتان تعادل را رعایت کنید. بی توجهی و بی میلی کردن به همسر به اندازه توجه بیش از حد و اندازه داشتن به همسر، می تواند باعث ایجاد فاصله بین همسران بشود.


اگر خیانت دیدم!

اگر همسرتان را دوست دارید ولی متوجه ایجاد روابط پنهانی او شدید سعی کنید موارد زیر را رعایت کنید.


1- خونسردی خود را حفظ کنید و از تصمیم گیری سریع خودداری کنید تا با منطق خاصی بتوانید انتخاب کنید که چه کاری را می خواهید انجام دهید.
2- احترام متقابل به همسرتان را فراموش نکنید.
3- در موقعیت جسمانی و روحی مناسب خود و همسرتان، حتما احساسات منفی خود و نگرانی هایتان را با مهارت خاص خودش بیان کنید.
4- به این فکر کنید که خدا شما را مورد آزمایش قرار داده است. شما قطعا امتحان خداوند شده اید.
5- رازدار باشید. در خانه در حضور فرزندان و در میان دوست و فامیل سعی کنید این مساله را بیان نکنید

مقاله از : رومینا سادات تجاره / کارشناس ارشد روانشناسی

منبع: سایت تیبان

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 166 تاريخ : يکشنبه 19 ارديبهشت 1395 ساعت: 6:02


اگر واقعیت را پذیرا باشیم این مشکل پیش از آنکه دلیل فیزیکی داشته باشد، دلیل روانی دارد. مرد یا آن تصوراتی را که از همسر خود دارد، نمی‌تواند کسب کند، و یا اینکه شرایط زن برای رابطه جنسی او جذابیت و گیرایی لازم را ندارد و باعث تحریک جنسی شوهر نمی‌شود.

در طول تاریخ همیشه مرد به دنبال زن بوده و با اشتهای زیادی او را طلبیده است. احساس تمایل و نیاز جنسی در مرد تا حدودی شخصیت و توانایی او را نشان می‌دهد.

پس چگونه است که مرد با درک این حقیقت بصراحت در برابر زنش اعتراف می‌کند که تمایل به رابطه جنسی ندارد؟ آیا به نظر شما این به نوعی از دست دادن قدرت و اقتدار مرد نیست؟ اگر هست چرا مرد از نظر روحی خود را تا بدین حد ضعیف نشان می‌دهد؟

برای حفظ بنیان خانواده، مردان در هر شرایط سنی که باشند، وظیفه دارند نیاز جنسی همسرشان را برآورده سازند و اگر لازم است با همراهی یک مشاور خانواده مشکل خود را حل کنند وگرنه در پی این ناتوانی جنسی‌، زمینه بروز خیانت زن و یا شکلگیری سایر مشکلات زناشویی فراهم شده است

گسترش ارتباطات اجتماعی میان زنان و مردان، تداخل جنسیت زن و مرد در محیط کاری و بیرون باعث گردیده است که دید زنان درباره مسائل جنسی بیشتر و بازتر شود.

کسب آگاهی از مجلات، فیلم‌ها و شیوه‌های نوین ارتباط جنسی باعث گردیده که زنان امروزی نسبت به زنان دیروز، واقع‌گرایانه‌تر و فانتزی تر عمل کنند تا سنتگرا و مغلوب. از این‌رو اگر بگوییم امروزه توازن عملیات جنسی در میان مردان و زنان نیز دچار گوناگونی و تحول شده است، چیزی به اغراق نگفته‌ایم.

دیگر زن امروزی، همان زن چندین دهه قبل نیست که تابع خواسته و تمنای جنسی مرد باشد، بلکه او اکنون خود طراح و ترسیم کننده حالات روابط جنسی است. بنابراین زن امروزی از نظر جنسی زنی سیری‌ناپذیر به شمار می‌رود و با توجه به چنین حقیقتی زنان استادانه عمل می‌کنند.

وضعیت مردان در چنین شرایطی بسی حساستر و بحرانی‌تر است. اگر زن از حیث مسائل جنسی محجوب و وفادار به شوهرش نباشد، هیچ‌گاه سیری نیافته و آشکارا از ارضای تمایلات جنسی خویش بحث خواهد کرد.

باید اعتراف کرد که مردان نیز از چنین زنانی واهمه دارند؛ زیرا هرگاه مردی احساس کند انگیزه و میل جنسی همسرش از او بیشتر است، به قدر یقین خویشتن را فاقد قدرت و مردانگی دانسته و همیشه پایه‌های زندگی‌اش را متزلزل احساس می‌کند.

چنین ترسی باعث می‌گردد که مرد در تدارک فانتزی‌هایی باشد که رابطه جنسی را برای زنش جذابتر سازد و به همین علت است که او با دیدن زنان دیگر، یک مقایسه جنسی میان آن‌ها و همسر خود صورت می‌دهد و میل جنسی‌اش بشدت بالا می‌رود

اما مشکل اینجاست که وقتی وارد خانه می‌شود، دیگر میل چندانی به برقراری رابطه زناشویی با همسر خود ندارد!

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 243 تاريخ : چهارشنبه 15 ارديبهشت 1395 ساعت: 15:45

حل کردن مشکلات زن و شوهری

یک دایره وسط اتاق‌نشیمن‌تان تصور کنید، دو صندلی در آن بگذارید و همه مشکلات زن و شوهری‌تان را حل کنید.


آنچه در این مطلب می‌خوانید، از دل حرف‌های این روانپزشک بیرون آمده تا با کمکش به ازدواج رنگ پریده‌تان کمی جان دهید و با شناخت بهتر خود و همسرتان و البته کمک گرفتن از دایره‌ای معجزه‌بخش به‌نام «دایره حل» مشکلات زن و شوهری‌تان را پشت‌سر بگذارید.

وقتی کاری از دست‌تان ساخته نیست!


همیشه ریش و قیچی دست شما نیست و نمی‌توانید مسیری که شما و همسرتان از آن می‌گذرید را تغییر دهید. شیوه ارتباط برقرار کردن یا به‌عبارت دیگر، شخصیت تاحدودی در ژن‌های ما نوشته شده است. تفاوت‌های شخصیتی به نیازهای اساسی یا ژنتیکی برمی‌گردد که شدت و قوت متفاوتی دارند. بعضی آدم‌ها نیاز شدیدی به عشق و تعلق خاطر دارند. بعضی دیگر نیاز شدیدی به قدرت و آزادی دارند.

قوه هر نیاز در بدو تولد تعیین می‌شود و تغییر نمی‌کند. برای اینکه بفهمید احتمال خوشبخت شدن‌تان در کنار یک مرد چقدر است باید قوت این نیازها را در وجود خودتان و او ارزیابی کنید. شاید توجه شما هم به این واقعیت جلب شده باشد که تفاوت‌های شخصیتی مردم حتی تفاوت‌های شخصیتی خواهر و برادرها حیرت‌آور است.  بعضی آنها خونگرم، معاشرتی، خوشبین، آزادمنش و عاشق تفریح هستند و عده‌ای آرام، ساکت، محافظه‌کار، بدبین، کنترل کننده و غمگین.

این تفاوت‌ها ته ندارند.  شخصیت بعضی زوج‌ها با هم فرق دارد ولی مکمل یکدیگرند. می‌خواهم بگویم پیدا کردن همسری که با شما جور است و کنار آمدن با همسری که کمی با شما جور نیست، تصادفی نیست. اگرچه محاسبه نیمرخ قوت نیاز خودتان با نیمرخ قوت نیاز کسانی که می‌خواهید با آنها کنار بیایید و معاشرت داشته باشید، محاسبه کاملا دقیقی نیست ولی راهکار عملی خوبی است برای آنکه بفهمید با مردم چطور برخورد می‌کنید و چقدر کنار می‌آیید. شما نه تنها نباید با آدمی که شخصیت او خیلی با شخصیت شما فرق دارد ازدواج کنید بلکه اصولا نباید سراغ آدمی بروید که کنار آمدن با او دشوار است.

راهی برای نجات هست؟


بسیاری از شما متاهل هستید و برخی از شما ممکن است به این فکر افتاده باشید که آیا اگر با هم جور نباشید خیلی دیر نشده است؟ جواب این سوال به این بستگی دارد که چقدر با هم جور نیستید. در بسیاری از موارد، قوت نیازهای شما آنقدر با قوت نیازهای همسرتان فرق ندارد که مشکلات را لاینحل کند. اگر می‌خواهید از کنترل یکدیگر دست بکشید و در روابط‌تان به نظریه انتخاب رو بیاورید، می‌توانید بر سر این تفاوت‌ها مذاکره کنید.

اما برای آنکه مذاکرات‌تان دقیق باشد باید با این تفاوت‌ها آشنا شوید. یعنی بدانید کدام نیاز یا نیازهای شما با هم در تضادند. با داشتن این نوع اطلاعات می‌توانید روی تفاوت‌ها متمرکز شوید و در زمینه‌هایی که با هم جور هستید از هم انتقاد نکنید. اگر من بیش از آنچه شما به من آزادی می‌دهید، آزادی بخواهم، می‌توانیم برسر این تفاوت خود مذاکره کنیم و آنقدر درباره این تفاوت اغراق نکنیم که شما به من بگویید به اندازه کافی به شما عشق نمی‌ورزم.

بخش عاشقانه من ممکن است خوب و مناسب باشد و ربط دادن آن به اختلاف‌نظر خودمان برسر آزادی، احمقانه باشد. تا وقتی تفاوت قوت نیازها شدید نیست، لطمه چندانی به ازدواج طرفین وارد نمی‌کند. نکته مهم طرز برخورد شماست. شما همیشه شانس دارید که در استفاده از نظریه انتخاب موفق عمل کنید. اما در صورت استفاده از کنترل و قوه قهریه، تفاوت همچنان پابرجا خواهد ماند و تلاش برای تغییر دادن طرف مقابل، آن تفاوت را تشدید می‌کند. به این ترتیب پیوسته با او درباره امور جزیی جر و بحث خواهید کرد.

یکی از مشکلات شایع زن و شوهرها این است که یکی از آنها محافظه‌کارتر از دیگری است

چه تفاوت‌هایی با هم دارید؟
یکی از مشکلات شایع زن و شوهرها این است که یکی از آنها محافظه‌کارتر از دیگری است و این معمولا ناشی از تفاوت آنان از لحاظ قوت نیاز به بقاست. برای مثال یکی مال اندوز است و دیگری ولخرج. اگر زوجین از همان ابتدا متوجه این تفاوت نشوند و نقشه‌ای برای مذاکره نداشته باشند، اختلاف آنها خوش‌یمن نخواهد بود. اگر شما درباره تفاوت نظرتان مدام دعوا کنید، یکسره با هم بگومگو خواهید داشت و بگومگوهای شما رفته‌رفته شخصی خواهد شد.

برای نمونه ممکن است به هم بگویید تو اصلا دوستم نداری. بعد آن را ابزاری قرار دهید تا در مورد هر تفاوتی طرف مقابل را با آن سرزنش کنید. شما تا وقتی با هم جروبحث می‌کنید، نمی‌توانید راه‌حلی پیدا کنید. اگر نیاز شما به قدرت در یک حد باشد، هیچ کدام‌تان کوتاه نمی‌آیید و هر دو روی موضع خود پافشاری می‌کنید، بدون اینکه خودتان بدانید روی یک چیز غیرممکن، یعنی تغییر ژن‌های هم اصرار می‌کنید. درحالی که فقط می‌توانید با مذاکره به مصالحه برسید و نظریه انتخاب راهی برای مصالحه است. دعوا و جروبحث و کنترل هم فقط به اختلاف‌ها دامن می‌زند و بس.

به دایره حل وارد شوید


یکی از راه‌های استفاده از نظریه انتخاب در حل مشکلات زناشویی این است که رابطه زناشویی یا هر رابطه دیگری را درون دایره بزرگی که من آن را دایره حل می‌نامم تجسم کنید. می‌توانید دایره فرضی بزرگی را روی کف اتاق تجسم کنید. سپس با همسرتان یک صندلی بردارید و داخل آن دایره بنشینید. در این دایره حل، سه چیز وجود دارد: زن، شوهر و خود ازدواج. توجه داشته باشید که شما براساس تفاوت قوت نیازتان، مواضع مستحکمی گرفته‌اید اما این مواضع آنقدر مستحکم نیستند که نخواهید وارد دایره حل شوید. وقتی قبول می‌کنید به این دایره وارد شوید، قبول کرده‌اید که زندگی مشترک و ازدواج‌تان از خواسته‌های فردی شما مهم‌تر است. در ضمن هر دو نفرتان با نظریه انتخاب هم آشنا هستید.

شما می‌دانید که اگر به یکدیگر زور بگویید ممکن است شخص ضعیف‌تر از دایره حل بیرون بیفتد یا خودش بخواهد از آن خارج شود.تا وقتی در این دایره قرار ندارید حق مذاکره ندارید و فقط می‌توانید با هم جروبحث کنید. شما به این دلیل وارد این دایره شده‌اید که وقتی یک نفر یا هر دونفرتان بیرون از آن هستید، ‌مشکلات زناشویی شما لاینحل می‌مانند. زندگی مشترک شما مجروح شده و خونریزی دارد.

البته این جراحت مرگبار نیست ولی آنقدر ادامه دارد تا یک نفر از شما یا هر دو نفرتان از این دایره خارج شوید. اکثر ازدواج‌ها چنین سرنوشتی دارند یعنی خونریزی آرام ادامه می‌یابد تا بمیرند چون طرفین نمی‌خواهند دوباره وارد دایره شوند. وقتی طرفین آنقدر ناراضی هستند که هر دو از دایره خارج می‌شوند، جراحت موردنظر شدید و غالبا مرگبار می‌شود. چنین جراحتی نشان می‌دهد که رابطه زناشویی طرفین خونریزی شدیدی دارد و عن‌قریب تمام خواهد کرد.

به این دایره پشت نکنید


زن و شوهری که با نظریه انتخاب آشنا هستند را هم مجبور نمی‌کنند کاری که دوست ندارند انجام دهند. وقتی وارد دایره حل می‌شوند درواقع موافقت کرده‌اند که رابطه زناشویی خود را مجروح نکنند. آنها صرف‌نظر از شدت اختلاف‌نظر خود باید در این دایره بمانند و در مورد تفاوت و اختلاف خود مذاکره کنند. یکی حرفی می‌زند و دیگری موافقت می‌کند. درمورد پول با هم اختلاف دارید.

دلیل آن هم این است که نیاز به بقا در یکی از ما بیشتر از دیگری است، ولی معنای این تفاوت آن نیست که ما نمی‌توانیم با هم مذاکره کنیم. ما هر دو می‌دانیم بحث و سرزنش یکدیگر سودی ندارد. ما باید در این دایره بمانیم و حرف بزنیم و ببینیم چقدر حاضریم از مجروح کردن یا کشتن زندگی مشترک خود پرهیز کنیم. در این دایره طرفین نظر خود را درمورد کارهایی که به‌نفع زندگی مشترک است بازگو می‌کنند. آنها باید در محدوده این دایره با یکدیگر مصالحه کنند. مهم این است که دایره‌ای دارند که هر دو‌شان می‌دانند هر زمان می‌توانند از آن استفاده کنند.

اگر در اولین قدم نتوانستند مصالحه کنند، یکی از آنها یا هر دو نفرشان باید بگوید چیزی که الان می‌خواهم مهم‌تر از زندگی مشترک است. باید الان از دایره بیرون بروم و فردا دوباره وارد آن شوم. این یک امتحان است. فرض کنیم چند شب به خودشان فرصت می‌دهند تا در این باره فکر کنند. حالا هر دو باید آماده باشند که بگویند ماندن در این دایره از هر چیزی مهم‌تر است.

منبع: مجله سیب سبز

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 199 تاريخ : چهارشنبه 15 ارديبهشت 1395 ساعت: 15:45

در مقابل کدام رفتارهای همسر نباید سکوت کرد

برای هر مشکلی در یک رابطه راه حلی وجود دارد. برخی از این مشکلات را می‌توان با کمی سازش و تغییر شرایط حل کرد اما مواردی وجود دارد که شما هرگز نباید در یک رابطه با آن سازش کنید چون این چیزها سازش پذیر نیستند.‏بسیاری از این موارد ناشی از احساس عدم امنیت و تمایل به کنترل و قدرت طلبی شریک زندگی است. او ممکن است دائما شما را متهم به خیانت کند، نسبت به دستاوردها و هدف‌هایتان، بی‌رحمانه اظهار نظر کند و یا تلاش کند مشکلات خودش را به گردن شما بیندازد و از آن اظهار نارضایتی کند. گاهی همین نوع رفتارها بنای خشونت جسمی، جنسی و روانی است.‏‏ این طبیعی نیست که یک نفر در رابطه، شما را کوچک، بی‌ارزش، احمق و نادان بداند. اصلا اینطور نیست که در همه روابط آدم‌ها هرازگاهی چنین رفتارهایی باهم داشته باشند و یا یکدیگر را اینطور ارزش‌گذاری کنند. اگر شما دیگرانی را می‌شناسید که در چنین شرایطی زندگی می‌کنند به این معنا نیست که این نوع خشونت‌ها هرچند که رایج، پذیرفتنی و معقول‌اند.‏

رفتارهایی که نباید تحمل کنید

آزار عاطفی و کلامی

‏ خیلی از آدم‌ها خشونت عاطفی را می‌پذیرند بدون اینکه بفهمند مورد خشونت قرار گرفته‌اند. خشونت جسمی آثار مشهودی دارد اما خشونت عاطفی این طور نیست. اظهارنظرهای تند، رفتارهای کنترل‌کننده و هر موردی که باعث ایجاد شک و دودلی در فرد نسبت به خودش بشود خشونت عاطفی است. بیشتر آدم‌ها بدرفتاری، شوخی‌های جنسیتی، مسخره کردن و تهدیدها را خشونت نمی‌دانند در حالی که این نوع رفتارها آزارشان می‌دهد و احساس بدی ایجاد می‌کند. رفتارهایی مثل توهین در برابر دیگران، مجبور کردن دیگری برای درخواست اجازه پیش از انجام هرکاری، خشم مهار نشده به این دلیل که کاری درست انجام نشده، توهین و تحقیر در خفا، تمسخر و تهدید تنها نمونه‌هایی از آزار عاطفی و کلامی است.‏

آزار جسمی

اگر شریک زندگی‌تان شما را کتک می‌زند، ترک رابطه در حالی که شما توان روحی و جسمی کمی پیدا کرده‌اید روند دشواری است. اما خودتان را دوست داشته باشید. امنیت جسمی حق شماست و هیچ کس نباید به راحتی به شما آسیب بزند. پیش از ترک رابطه‌ای که در آن امنیت جانی ندارید باید شواهد کافی را مهیا کنید و ترس را کنار بگذارید. چیزی که باید بدانید این است که همه آدم‌ها در یک رابطه مشترک کتک نمی‌خورند و این رفتار قابل گذشتی نیست.‏

تجاوز در بستر زناشویی یکی از مواردی است که نباید هرگز آن را مشکل کوچکی بدانید و تحمل کنید. تجاوز جنسی اتفاقی نیست که فقط در روابط خارج از رابطه زناشویی بیفتد. هر شکل از رابطه جنسی که باعث آزار شما می‌شود نوعی خشونت است. اگر او برای رابطه، شما را تحت فشار قرار می‌دهد و آن را وظیفه می‌داند و مجبورتان می‌کند در هر شرایطی به هر خواسته‌ای تن بدهید این رابطه نامطمئن، خشونت‌آمیز و ناسالم است.‏

شرم از بدن

وقتی شریک و همسرتان شما را به خاطر وزن، شکل اندام و موارد مشابه شرمنده می‌کند این کار نه تنها خشن، نادرست و اشتباه است بلکه این یک نوع رفتار کنترلی است. شرم از بدن این احساس را ایجاد می‌کند که شما هرگز از نظر هیچ کس به اندازه کافی خوب نیستید بنابراین هرگز نمی‌توانید از این رابطه بیرون بروید چون هیچ کس دیگری هم دوستتان نخواهد داشت. این یک رفتار بیمارگونه برای کنترل و سلطه بر رابطه است. ایجاد شرم برای ظاهر و بدن و متقاعد کردن شما برای اینکه زیبا نیستید یک خشونت آشکار است.‏

بی‌توجهی به نیازهای جنسی

این یکی از مواردی است که بسیاری از افراد سعی می‌کنند با آن سازگار شوند هرچند که باعث فشار و آسیب زیادی شود.

کسی که فقط به نیاز خودش توجه می‌کند، حتی یک بار به خواسته شما گوش نمی‌دهد و رفتاری را در پیش می‌گیرد که باعث احساس ناراحتی، نارضایتی و بی‌قراری می‌شود یک آزارگر است. شما نباید در برابر چنین چیزی سکوت و تحمل کنید.‏

به انزوا رفتن

شما نباید اجازه بدهید که یک نفر شما را از دیگران دور نگه دارد. دلایل زیادی برای چنین رفتاری وجود دارد او ممکن است انواع توجیه و بهانه برای چنین خواسته‌ای داشته باشد اما این کار در هر صورت بد است. همه دلایل همسرتان برای فاصله گرفتن از خانواده یا دوستان ناشی از حسادت، تمایل به کنترل، احساس عدم امنیت، بی‌اعتمادی و خودخواهی است. کسی که شما را از همه دور نگه می‌دارد فرد قابل اعتمادی نیست و این چیزی نیست که شما باید با آن کنار بیایید.‏

متهم به خیانت

اگر شریک زندگی شما را بارها به خیانت متهم کرده است بدون اینکه هیچ دلیلی برای آن داشته باشد این یعنی چیزی در این میان درست نیست. این که شما جواب آدمی را داده‌اید، به کسی نگاه کرده‌اید، خندیده‌اید و یا گفتگویی داشته‌اید نباید بهانه‌ای باشد که شما در معرض چنین اتهامی قرار بگیرید.‏

نادیده گرفتن

هر آدمی گذشته و تجربه‌های شخصی خودش را دارد. انکار و نادیده گرفتن آنچه که شما از سر گذرانده‌اید و یا متهم شدن به دروغگویی و اغراق در حالی که شما تلاش می‌کنید واقعیت را بگویید یک نوع تلاش برای سرکوب است. کسی ممکن است تجربه یا خاطره شما را نداشته باشد اما او نباید آن را انکار کند. این بسیار آزاردهنده است که یک نفر شما و تاریخچه زندگی‌تان را انکار کند. چنین آدمی تمایل زیادی دارد تا توانایی‌های فعلی و دستاوردهای آینده‌تان را نیز نادیده بگیرد. ‏

بی‌توجهی و مداخله در حرف‌ها

شاید عادت پریدن در حرف دیگری و مهلت ندادن به دیگری به اندازه یک خشونت جسمی یا جنسی بد نباشد اما بازهم یک عادت بد است. اهمیت این موضوع از آن جهت است که شما در یک رابطه نیاز به گفتگو تعامل دارید. کسی که به شما اجازه حرف زدن نمی‌دهد در نهایت باعث می‌شود گفتگویی شکل نگیرد.‏

یادآوری آنچه گذشته است

آیا او دائم روابط گذشته شما را به یادتان می‌آورد و شما را بخاطر آنچه در گذشته انجام داده‌اید شرمنده می‌کند؟ آیا اشتباهی رخ داده است که او پس ازگذشت سال‌ها و جبران از دست رفته‌ها هنوز هم شما را مسئول پاسخگویی می‌داند؟ کسی که شما را از گذشته می‌ترساند و باعث شرمندگی‌تان می‌شود در واقع از این روش برای کنترل و تحقیر استفاده می‌کند. این یک روش خشونت‌آمیز است که شما نباید آن را تحمل کنید. شما مجبور نیستید برای یک اشتباه، یک رابطه تمام شده یا یک گذشته بد تا ابد پاسخگو باشید.‏

چیزهای بدی که نشانه یک رابطه ناسالم هستند بسیار بیشتر از این موارد هستند. مهم این است که بدانید یک رابطه سالم چطور شکل می‌گیرد و چه چیزهایی زنگ خطر هستند. این موارد هشدارهایی جدی هستند که نباید در برابر آن سکوت کنید. پرداختن به این موضوعات به این معنا نیست که شما حتما باید رابطه را ترک کنید. در بسیاری از موارد راه حلی برای این مشکلات وجود دارد اما بدون شک راه حل این نیست که با آنها کنار بیایید و یا خیال کنید این‌ها بخشی از یک رابطه طبیعی هستند و همه آن را تجربه می‌کنند.

منبع: روزنامه اطلاعات

بازنشر : سلامت نیوز

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 192 تاريخ : يکشنبه 12 ارديبهشت 1395 ساعت: 18:14

برخورد مناسب با همسر

برخورد مناسب با همسر

50 اصل مهم در بخورد با همسر

سعي كنيد همسرتان را آن‌گونه كه هست بپذيريد و روابط خود را بر پايه دوستي و محبت تنظيم كنيد.

١ نسبت به همسر خود نگرشي مطلوب و متعالي داشته باشيد و او را امانت الهي بدانيد و در حفظ و نگهداري اين وديعه الهي تلاش كنيد.

٢ به همسر خود احترام بگذاريد و با وي محترمانه صحبت كنيد و در ارتباط با او از عواطف سرشار و محبت بسيار دريغ نورزيد.

٣ حقوق متقابل خود و همسر خود را بشناسيد و در ايفاي حقوق وي تلاش کنید.

٤ پدرومادر كانون منظومه خانوادگي هستند كه تشعشعات عاطفي خود را در محيط خانواده مي‌پراكنند و حيات عاطفي را رونق مي‌بخشند.

٥ پدران و مادران پايه‌گذاران شخصيت فرزندان و معماران خوشبختي آنان هستند. پس در تقويت روابط خود هرچه بيشتر تلاش كنيد.

٦ همسر خود را فردي با ارزش و برخوردار از كرامت انساني بدانيد.

٧ همسر خود را فردي مستعد كمال، پيشرفت و تحول بپنداريد.

٨ به پيشرفت و ترقي و رشد شخصيت همسر خود علاقه‌مند باشيد و زمينه را براي تحقق اين امر فراهم کنيد و از اين طريق كانون خانواده را از زوال و فرسايش تدريجي مصون سازيد و عرصه زندگي را براي نوآوري‌ها بگشاييد.

٩ زمينه را براي پرورش احساسات مثبت و عواطف سازنده نسبت به همسر خود فراهم سازيد و از داد و ستد عاطفي به سه شيوه قلبي، كلامي و عملي استفاده كنيد. به شريك زندگي خود ابراز محبت كنيد، او را قلبا دوست بداريد و با زبان عمل هم اين امر را ثابت کنيد.

١٠ محبت خود را به همسرتان به صورت عملي نيز نشان دهيد. سعي كنيد در روز تولد او، يا سالگرد ازدواج يا مناسبت‌هاي ديگر به او هديه دهيد و از اين طريق محبت خود را ابراز کنيد.

١١ سعي كنيد فهرستي از قابليت‌ها و صفات مثبت همسر خود را درنظر بگيريد و به موارد مثبت وجود و شخصيت او كاملا توجه و در مناسبات با او به اين قابليت‌ها اشاره کنيد. از صفات برجسته و مثبت او تعريف کرده و از اين طريق فضاي خانواده و گفت‌وگو را به فضايي گرم و صميمي و آكنده از روحيه مثبت تبديل کنید.

١٢ به جنبه‌هاي مشترك فكري و روحي خود و همسرتان توجه و به‌گونه‌اي عمل كنيد تا خصايص مثبت و سازنده به تدريج بيشتر شود و از طريق خودآگاهي و خودسنجي به خودسازي برسيد و صفات برجسته انساني را در وجود خود و همسرتان تقويت کنيد.

١٣ سعي كنيد با همسرتان تفاهم و رابطه حسنه داشته باشيد. اين تفاهم مي‌تواند در حضور ديگران يا در فضاي خلوت زندگي صورت پذيرد. اين امر مستلزم بهره‌گيري از «هنر خوب شنيدن و خوب گوش دادن» است. پس سعي كنيد هنگام گفت‌وگو با همسرتان، به دقت به گفتار او توجه كنيد و اجازه دهيد كه مطالب خود را به‌طور كامل بيان كند.

١٤ باور كنيد كه همسرتان انساني است منحصربه‌فرد و واجد ويژگي‌هاي شخصيتي مثبت و منفي. لذا از مقايسه او با ديگران به‌شدت بپرهيزيد. سعي كنيد او را با گذشته‌اش مقايسه كنيد و تغييرات رفتاري و پيشرفت فكري و اخلاقي وي را تحسين کنيد.

١٥ سعي كنيد حالات و روحيات همسر خود را بشناسيد و فهرستي از آرزوها و علایق وي تهيه كنيد و از انتظارات او آگاه شويد. سپس خود را به تأمين خواسته‌ها و علایق منطقي و اصولي وي ملزم کنید.

١٦ سعي كنيد حريم يكديگر را مراعات و از جر و بحث با هم خودداري كنيد. مطالب بيجا را با سكوت خود يا ارایه پيشنهاد مناسب، به گفت‌وگوهاي سازنده و ثمربخش تبديل كنيد.

١٧ باور كنيد كه هر كلمه و گفتار شما، در بر دارنده بار عاطفي و رواني است كه بر وجود شنونده تأثير مثبت و منفي دارد لذا سعي كنيد از زبان گرم، نرم، ملايم، و توأم با احترام و محبت استفاده‌كنيد. هرگز از كلمات موهن، ملالت‌آور و تحريك‌آميز استفاده نكنيد.

١٨ سعي كنيد براي نيل به تفاهم و مناسبات بيشتر با همسرتان، از صداقت و راستي استفاده كنيد. باور كنيد كه رمز خوشبختي و توفيق بسياري از خانواده‌ها، صادق بودن آنها و بهره‌گيري از اين صفت برجسته انساني بوده است.

١٩ به مديريت كانون خانواده اهميت دهيد و سعي كنيد در تصميم‌گيري و هدايت زندگي از هماهنگي لازم برخوردار شويد. حدود وظايف هريك از اعضاي خانواده را مشخص كنيد و در برخورد با مسائل زندگي، سياستي هماهنگ اتخاذ کنید.

٢٠ به موجب قانون مدني كشور ما، مديريت و مسئوليت نهايي در خانه با مرد است؛ اين امر را در اداره امور خانه بپذيريد. در امور داخلي خانه زن و شوهر بايد در كنار يكديگر قرار بگيرند؛ پس در برنامه‌ريزي‌هاي زندگي حقي براي همسرتان قایل شويد.

٢١ براي بقا، تداوم و تعالي خانواده و دستيابي به كاخ سعادت زندگي، مصلحت زندگي را بر منفعت شخصي ترجيح دهيد و سعي كنيد خواسته‌هاي فردي خود را در راه تحقق اهداف زندگي و زناشویي ناديده بگيريد و هرجا كه مصلحت بزرگتري مطرح است، انعطاف‌پذيري بيشتري نشان دهيد.

٢٢ از لجاجت و رقابت ناسالم با همسرتان جدا پرهيز كنيد و جاي آن را به يكدلي، يكرنگي، صميميت و رفاقت بدهيد. باور كنيد يكي از مهمترين عوامل تزلزل در بناي خانواده و آغاز نابساماني و مشكلات خانوادگي، لجبازي دو همسر با هم و عدم‌پذيرش يكديگر است. سعي كنيد همسرتان را آن‌گونه كه هست بپذيريد و روابط خود را بر پايه دوستي و محبت تنظيم كنيد.

٢٣ سعي كنيد درصدد تملك كامل همسرتان نباشيد و از مرز تعادل خارج نشويد.

٢٤ به اصل تفاوت‌هاي فردي معتقد باشيد و باور كنيد كه زن و شوهر دو موجودند كه از نظر هوش و استعداد و علايق و خصايص جسماني و اخلاقي تفاوت‌هايي دارند. سعي كنيد حداكثر توافق بين خصايص شما و همسرتان به تدريج برقرار شود. وجود يكديگر را مكمل و متمم هم بدانيد و به تكامل هم كمك كنيد.

٢٥ سعي كنيد خود را برتر و بالاتر از همسرتان نبينيد و او را شريك زندگي بدانيد و به اين نكته توجه كنيد كه درجات تحصيلي، موقعيت اجتماعي، وضعيت سني و امكانات مالي شما، بايد بر ميزان فروتني و خضوع‌تان بيفزايد. به‌خصوص زماني كه در پيشرفت‌هاي تحصيلي و موفقيت‌هاي مادي شما، همسرتان نقش اساسي داشته است.

٢٦ به اصل مشاركت در زندگي خانوادگي معتقد باشيد و سعي كنيد تمام كارها را تنها خودتان انجام ندهيد، بلكه از همسر و فرزندان خود كمك بگيريد. باور كنيد كه در ازدواج و تشكيل خانواده، مرد و زن عالي‌ترين سرمايه‌هاي وجود خود يعني روح و قلب و عواطف و آرزوها و احساسات و امكانات خود را به مشاركت گذاشته و با قبول همفكري، همياري، مددكاري و تعهدات گوناگون، بهترين جلوه مشاركت را ارایه كرده‌اند.

٢٦ به اين نكته اهميت دهيد كه امروزه مدير موفق، مديري است كه به قابليت‌ها و قدرت‌ اعضاي خانواده خود بهاي لازم را مي‌دهد و شرايط را براي بروز و ظهور اين توانمندي‌هاي خدادادي مساعد مي‌کند. لذا با مشاركت همدیگر، فضاي خانه را به فضايي بالنده و ثمربخش مبدل سازيد.

٢٨ سعي كنيد شرايط كاري و شغلي، موقعيت اجتماعي، اقتصادي، وضع جسماني و رواني و سني همسرتان را به خوبي بشناسيد و به تناسب اين خصايص از ياري به او در داخل و خارج از خانه دريغ نورزيد و در شرايط ويژه نظير بيماري همسر، بارداري يا تولد فرزند، مسافرت يا مأموريت شوهر، تعداد زياد اولاد، تحصيل زن يا مرد و... به كمك هم بشتابيد و به سهولت امور زندگي، شادي، شادكامي و رفاه هم كمك كنيد.

٢٩ هميشه به همسرتان متذكر شويد كه كار او به ويژه در خانه براي شما با ارزش است. سعي كنيد كار زن در خانه را كم‌ارزش و كار بيرون از خانه را با ارزش تلقي نكنيد. اين امر در تقويت روحيه و مباني خانواده تأثير زيادي دارد.

٣٠ اگر به دليل كار زياد و تعهدات بيرون از منزل قادر نيستيد عملا به همسرتان كمك كنيد، علاقه خود را به كمك و همكاري با او ابراز کنید و وي را از حمايت‌تان، مطمئن سازيد.

٣١ در مديريت خود از مردسالاري و زن‌سالاري خودداري كنيد و براي داشتن يك خانواده متعادل از «حق‌سالاري» پيروي كنيد و به گفتار امام باقر(ع) كه مي‌فرمايد «حق را بگوييد، گرچه عليه خودتان باشد» تأسي بجويید. در مديريت خانه، مرد يا زن هيچ‌كدام نبايد نظرات و سليقه‌هاي خود را بر ديگري تحميل کنند و كلام حق و منطق صحيح را از جانب هركدام از طرفين كه باشد، بپذيرند.

٣٢ سعي كنيد در زندگي دهن‌بين نباشيد و هنگام اظهارنظر و داوري درباره هركس و هر پيام به كسب اطلاعات مستند بپردازيد. اين امر موجب مي‌شود كه قضاوتي صحيح، مستقل و منطقي داشته باشيد و در داوري، اشتباه شما به حداقل برسد.

٣٣ براي تعادل در زندگي و كاميابي هرچه بيشتر، از خوش‌خلقي، گشاده‌رويي و چهره‌اي پرنشاط بهره بگيريد و كوشش كنيد كه با شيوه‌هاي گوناگون، گرد و غبار افسردگي را از چهره همسرتان بزداييد. هرگز اجازه ندهيد افكار مأيوس‌كننده و منفي بر وجود اعضاي خانواده شما سايه افكند و ريشه‌هاي شادكامي و شادابي شما را از بين ببرد.

٣٤ نارسایي‌ها و رنج‌هاي گذشته خود يا همسرتان را مرتبا به ياد نياوريد و مطرح نكنيد. سعي كنيد نسبت به آينده خوش‌بين باشيد و از لحظه‌هاي موجود حداكثر استفاده را داشته باشيد.

٣٥ سعي كنيد از تجارب و خاطرات تلخ زندگي ديگران عبرت بگيريد و از تجارب مطبوع اطرافيان، دوستان و خانواده‌هاي موفق حداكثر استفاده را داشته باشيد. مطمئن باشيد اين امر بر نشاط و شادابي و شادكامي زندگي شما خواهد افزود.

٣٦ به منظور جلوگيري از تزلزل خانواده و آسيب‌هاي احتمالي، توقعات و انتظارات شما از همسرتان بايد مناسب با امكانات و توانمندی‌هاي وي باشد. مطمئن باشيد كه همخواني خواسته‌ها و انتظارات منطقي شما روح تفاهم و همدلي و شادابي زندگي را افزون مي‌كند. لذا سعي كنيد از چشم و هم‌چشمي با ديگران بپرهيزيد و دامنه خواسته‌ها را گسترده نسازيد.

٣٧ براي دستيابي به يك زندگي سالم و متعادل، بزرگواري و گذشت نسبت به يكديگر به خرج دهيد. ناديده‌گرفتن مسائل جزیي، عفو و تغافل نسبت به بعضي گفته‌ها و رفتارها و ناديده‌گرفتن بعضي اشتباهات و بهره‌گيري از سعه‌صدر و بزرگمنشي در زندگي خانوادگي از رموز اساسي تحكيم بنياد خانواده و از عوامل موثر در زندگي مشترك همسران است.

٣٨ از موشكافي عيوب و عيب‌جويي همسرتان و به رخ‌كشيدن آنها بپرهيزيد و عيب‌پوشي را سرلوحه مناسبات با همسر خود قراردهيد. اين امر دستيابي به امنيت روحي و آرامش رواني را در كانون خانواده ممكن مي‌سازد.

٣٩ درصورتي‌كه مايليد از انتقاد سازنده درمورد رفتار همسرتان استفاده كنيد، سعي كنيد با ذكر يكي از جنبه‌هاي مثبت او زمينه را براي ايراد و نقد سازنده خود و پذيرش آن مساعد سازيد.

٤٠ براي نگهداري حريم خانوادگي و روابط صحيح انساني و تقويت امنيت و تفاهم در زندگي سعي كنيد اسرار و رازهاي دروني خانواده را نزد ديگران بازگو نكنيد و از اين طريق اعتماد همسرتان را به خود جلب كنيد.

٤١ سعي كنيد در ارتباط و گفت‌وگو با همسرتان با لحن آمرانه و تحكم‌آميز سخن نگوييد و نظريات خود را درباره بهبود زندگي و برخورد مناسب با فرزندان يا ديگران، به‌صورت پيشنهاد به همسرتان مطرح کنید. اين امر پذيرش نظر شما را ميسر مي‌سازد.

٤٢ سعي كنيد از طريق مطالعه كتاب‌هاي مختلف، شركت در مجالس مذهبي، اخلاقي و علمي و تفكر در زندگي خانواده‌هاي موفق و رمز توفيق آنان، اطلاعات خود، همسر و فرزندانتان را افزايش دهيد و از طريق تقويت اعتمادبه‌نفس و بهره‌گيري از تجارب ارزنده ديگران، خود و افراد خانواده‌تان را براي برخورد منطقي با مشكلات زندگي آماده سازيد.

٤٣ در اثناي گفت‌وگو با همسرتان، آرامش خود را كاملا حفظ كنيد. سعي كنيد عصباني نشويد و در صورت پديد آمدن اين حالت از ادامه بحث خودداري كنيد.

٤٤ هنگامي كه عصباني هستيد، اين گفتار حضرت علي(ع) را مدنظر قرار داده و اجرا كنيد: «هنگام خشم، نه تنبيه، نه دستور و نه تصميم.»

٤٥ سعي كنيد نگراني‌ها و افكار منفي مربوط به محيط كار خود را به محيط منزل منتقل نكنيد و از اين طريق آرامش و فضاي گرم خانه را به هم نزنيد.

٤٦ براي ايجاد يا تقويت روحيه همسرتان و رفع پاره‌اي از مشكلات و نگراني‌هاي زندگي به تغيير برخي شرايط حاكم بر خانواده و ارایه برنامه‌هاي متنوع اقدام کنید. باور كنيد مردان و زناني از هنر و علم و تجربه مديريت برخوردار هستند كه از فرصت‌هاي به دست آمده در زندگي حداكثر استفاده معقولانه را مي‌كنند و شرايط را براي زندگي بهتر مساعد مي‌سازند. پس سعي كنيد آينده و حوادثي كه شايد هرگز روي ندهد، شادكامي زندگي كنوني شما را برهم نزند و دچار نگراني و پيري زودرس‌تان نسازد.

٤٧ در برنامه‌هاي زندگي خود زماني را براي گفت‌وگو و ابراز محبت و تبادل‌نظر با همسرتان اختصاص دهيد و اين امر را در اولويت امور خود قرار دهيد. سعي كنيد اشتغال زياد يا وجود فرزندان و بستگان و دوستان، شما را از توجه به اين امر مهم بازندارد.

٤٨ فلسفه زندگي خود را بر خوش‌بيني قرار دهيد و با اين نگرش، سلامت عواطف و نشاط زندگي خود را تضمين کنید.

٤٩ در زندگي خانوادگي به برنامه‌ريزي معتقد شويد و باور كنيد كه با داشتن برنامه و التزام به اجراي آنها مي‌توانيد مشكلات زندگي خود را كاهش دهيد و از قواي حياتي خود و ساير اعضاي خانواده به خوبي استفاده کنيد.

٥٠ در تمام مراحل زندگي و در ارتباط با زندگي خانوادگي خداوند را درنظر بگيريد و در گفتار و برخورد و رفتار خود با همسرتان و ساير اعضاي خانواده، نيت خود را خالص کنید.

منبع:روزنامه شهروند

بازنشر : سلامت نیوز

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 206 تاريخ : پنجشنبه 9 ارديبهشت 1395 ساعت: 3:53